می روی؟؟؟
با اینکه تمام خاطراتم را در تو رکاب زده ام...

با اینکه افکارم را به تو هدیه کرده ام...

با اینکه قلم موی بی تابیم برگ هایت را رنگ کرده...

با اینکه نمناک است برگ هایت از اشکم...

با اینکه نیمکت تنهاییم را به تو هدیه داده ام...

اگر ميشد نگـــاه را بخشيـــد...
من به چشمـــان خالي شهــرم؛
يك بغل نگــــاه عاشقـــانه ميدادم تا پاييــز را نگاه كند..!!

**خداحـــافظ پاییـــزکم**
نظرات شما عزیزان:
یاغی 
ساعت19:12---29 آذر 1392
پاییز رفت و ماه اول زمستون تو راهه
کم کم داریم به ماه تولد من نزدیک میشیم!
کادو یادتون نره!
چپ دست 
ساعت21:33---28 آذر 1392
راضیم به رضای ..انکه توالی را افرید...گاه به بهارش میرقصند....گاه به پاییزش پر میریزند...
.
.
.
.
مهم این است
.
.
.
.
اگر قرار به ویرانی باشد از جانب من نباشد...
.
.
.
.
مابقیش را خدا قضاوت کند/
ali 
ساعت20:53---28 آذر 1392
با اين كه از سادگي بيشتر از هر چيزي نفرت دارم ولي ساده ميگم وبلاكت عاليه